باسمه تعالی
ن بهشتی
حضرت آسیه
غزل۶

آسیه تنهاترین در کاخ ظلم و جور شاه
پایداری کرد او بر باور و ایمان و راه

می کند مخفی مرامش را ز فرعون لعین
هست او را اعتقاد محکمی در بارگاه

آسیه مانع شود از کشتن طفل صغیر
گفت باشد باعث خیر و شود وی را پناه

بود او مادر برای حضرت موسی چنان
تا بدیدش نور یزدان در جبین و در نگاه

همسر فرعون عبادت کرد مانند نبی
گشت او یکتاپرست و دید موج خشم شاه

می کند فرعون گله از آسیه بر مادرش
بلکه بنماید پشیمان یا که باز آید به راه

چون که فرعون دید، او را در عبادت با خدا
می نهد سنگ بزرگی بر تن و آن روی ماه

می نشیند خنده بر لبهای آن جنت مکان
می نمایاند خدا وی را، مقام و عز و جاه

میثمی غافل مشو از حق تعالی در امور
قدرت و شوکت بدست او بود نی در سپاه

نیست کس مانع رجالی، گر خدا خواهد، شود
او نمایاند خودش را، بر فقیر و پادشاه

سروده شده توسط
علی رجالی و مهدی میثمی

 

 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دختر بابا اشپزی چاپ روما من درونگرا روشا مجد سایت ریما قیرینتیسیز آتا-بابا سوزلری نگین کویر فروشگاه محصولات ديجيتال